درسال ۱۰۹۵ میلادی جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان آغاز شد. جنگهای صلیبی به جنگهایی گفته میشود که در آن مسیحیان با مسلمانان طی چندین دوره برای به دست آوردن بیت المقدس مبارزه کردند. نخستین کسی که پرچم جنگ را برافراشت مردی از افراد کلیسا بود به نام ادمار دو لوپویی. جنگهای صلیبی هشت جنگ است که در جنگ اول و چهارم هیچیک از پادشاهان اروپایی دخالت نداشتند و فقط نجبا و اصیل زادگان بودند که بر صلیبیها فرمانروایی میکردند. غیر از جنگ اول در باقی جنگها مسیحیان از مسلمانان شکست خوردند. در سال ۱۰۹۵ میلادی پاپ اوربانوس دوم همه مسیحیان اروپایی را مجبور کرد تا علیه ترکان مسلمان قیام کنند و شهر اورشلیم(بیت المقدس) واقع در فلسطین را اشغال کنند. در همان سال، سپاه بزرگی مهیا و رهسپار نخستین جنگ صلیبی گردید. عده زیادی از جنگجویان صلیبی در طول سفر خطرناک از اروپا تا خاورمیانه جان خود را از دست دادند. آنها که زنده ماندند در سال ۱۰۹۹ میلادی بیت المقدس را تسخیر کردند. بین سالهای ۱۰۹۹ میلادی تا ۱۲۵۰ میلادی شش جنگ صلیبی دیگر رخ داد ولی در هیچ یک از آنها صلیبیون موفقیتی به دست نیاورند. این جنگها به دعوت مقامات کلیسای کاتولیک رومی و همراهی و حمایت امپراتور روم شرقی، با اعلام هدف آزادسازی بیتالمقدّس (اورشلیم) و زادگاهحضرت مسیح علیهالسلام و دیگر معالم مسیحی در فلسطین از دست مسلمانان و ایجاد دولتهای صلیبی در نقاط مختلف فلسطین صورت گرفت. جنگهای صلیبی مجموعاً هشتبار به وقوع پیوست. اروپاییان دست یافتن به ثروتهای عظیم شرق را مطمح نظر داشتند و رسیدن به اهداف اقتصادی و اجتماعی نتایجی بسیار مهم و تأثیرات متقابل زیادی بر طرفین جنگ داشت. منابع تاریخی منابع و مطالعات در باره جنگهای صلیبیــ که مناطق وسیعی از اروپا و شام و ترکیه و مصر و شمال افریقا را دربرگرفت و در آناقوام و طوایف مختلفی با زبانها و معتقداتو باورها و انگیزههایگوناگونیشرکتکردند ــ بسیار زیاد استو مورخانو محققان، با اهدافو انگیزهها و سلایق مختلف و به اقتضای زمان، به جنبهای از این جنگها پرداختهاند. اجمالاً منابع در اینباره را میتوان به دو دستهاسلامی و غیر اسلامی، و هر دسته را نیز به دو مجموعه قدیم و جدید تقسیمکرد. بدیهی استکه تحلیلهای مؤلفانهر دسته، متأثر از دیدگاه آنهاست و از اینرو، تحلیلها و آثارشان، متفاوت و بعضاً مغایر یا برعکساست. مثلاً، کشیشان و مورخان غربی ، کهبا سپاهیانصلیبی وارد شرق شدند، این جنگها را نوعی جهاد مقدّس تلقی میکردند، اما مورخان مسلمان آن را تجاوز به سرزمینهای اسلامی میدانستند. چون این نبردها میان مسلمانان و اروپاییان مسیحی درگرفت، توجه به منابع غربی، به ویژه نوشتههای کشیشان متنفذ در دربار پادشاهان غربی، که از اوضاع منطقه و حوادثروزگار خود آگاه بودند، مهم است. بیشتر این نوشتهها به زبانهای رومی، یونانی، لاتینی، سریانی و ارمنی است. سهیل زکار، مورخ معاصر سوری، در الموسوعه الشامیه فی تاریخ الحروب الصلیبیه، ترجمه عربی آنها را آورده است. مهمترین منابع غربی که ترجمه عربی آنها موجود است و رویدادهای جنگهای صلیبی در آنها ثبت شده است، عبارتاند از: أعمال الفرنجه و حجاج بیتالمقدس، از نویسندهای ناشناس، که بعدها اساس بسیاری از کتابهای تاریخ جنگهای صلیبی گردی
د؛ تاریخ الفرنجه الذین استولوا علی القدس، اثر رمون آگیلری، که شاهد حوادث نخستین حمله صلیبی بود؛ الالکسیاد، اثر آنا کومننا، دختر امپراتور بیزانس آلکسیوس کومننوس؛ تاریخ اورشلیم، اثر آلبر اکسی آلمانی، که وقایع نخستین حمله صلیبی را نوشت؛ الاستیطان الصلیبی فی فلسطین، اثر فوشه شارتری؛ تاریخ الاعمال التی تمت فی بلاد ماوراءالبحر، اثر برجسته و مفصّل ویلیام صوری؛ حیاه القدیس لویس، اثر ژان دو ژوئانویل، که همراه لوئی، پادشاه فرانسه، در حملهاش به مصر و شام بود و خاطراتش را به دقت نوشت. در دوره متأخر نیز مورخان اروپایی و امریکاییکتابهایی در اینباره نوشتهاند که در میان آنها تاریخ جنگهای صلیبی اثر رنه گروسه و تاریخ جنگهای صلیبی، اثر استیون رانسیمان شهرت جهانی دارند. رانسیمان خود نیز گزارشی از منابع معتبر اروپایی در اینباره به دست داده است.
برای خواندن بقیه ی مقاله به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید